روز های شیرین ما...
به نام خدای عزیز
سلام مورچه ی من
هوا گرم تازه از بیرون اومدیم لباسامو که عوض میکنم میام سمتت که بغلت کنم تا میای تو بغلم ی هویی
میگی آب عزیز مادر فدای تو بشم که تشنت شده بود و خودت طلب اب کردی نمیدونی که چه ذوقی کردم و بوسه بارونت کردم و مثل اینکه تو هم فهمیده بودی چون همش تکرار میکردی اب و به من میخندیدی . پسرک گرم من این روز های با تو بودن خیلی شیرین میگذره و من اصلا دوست ندارم تموم بشن محمد حسین ممنون که هستی و منم مادر کردی.
دایره لغات : دیی ( دایی) ، ماما، بابا، عمو( عبو) ، اب ، وقتی هم خروس همسایه میخونه تو صداش میشنوی گاهی اوفات میگی طوطو ، جیز ( چیس)
بهت میگیم برق کو به سقف نگاه میکنی و نشون میدی با اون انگشت اشاره خوشگلت .
دوست داریم ی دنیا همه زندگی ما
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی