مرد کوچک مامرد کوچک ما، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

کاکل زری

سفر کوچولو

به نام خدای زیبایی ها سلام قند عسل عزیز دل با تو سفر رفتن چه شیرین بود . ما این تعطیلات 22 بهمن رو ی سفر زیارتی کوتاه به قم و جمکران داشتیم خیلی خوش گذشت بهمون تو اصلا اذیت نکردی و خیلی پسر خوبی بودی فقط روز اخر سرما خوردی که از خودم گرفتی مامان انشاالله زود زود خوب شی که من طاقت سرفه کردنات ندارم عزیزم. دوست داریم تا بی نهایت  
25 بهمن 1393

غذا خور شدن پسرک

به نام خدای نعمت ها سلام پسرکم عزیز مادر وارد دنیا ی جدید زندگیت شدی دنیا ی رنگ ها مزه ها  خوراکی ها  دنیا ی خوردن و غذا ها تنت همیشه سالم باشه گلم شما از این ماه غذا خوردنت شروع شده روز اول فرنی درست کردم برات قاشق اول حالت بد شد به بعد که مزه اومد زیر زبونت تا اخرش با اشتهای کامل خوردی روز های بعد برات حریره بادوم و سوپ شروع کردم که خیلی خوب استقبال کردی و اصلا بد غذایی نکردی ممنون گلم . ترجیح میدم خودم برات غذا درست کنم تا اینکه بخوام بهت سرلاک بدم اخه اونا هر چه قدرم خوب باشه بازم مال بیرون .  پسرکم همیشه سعی کن غذایی که میخوری سالم و حلال باشه عزیزم  منم تا زمانی که مادر توام این سعی میکنم از بهترین ها به...
7 بهمن 1393

آلبوم خاطرات

به نام خدای ثبت لحظات سلام قل قلی اینجا با هم رفته بودیم بانک الهی بمیرم مامان اینطوری شده بودی قربون پاهات برم فندقم لباس مشکی هم خیلی بهت میاد ...
20 دی 1393

شیرین کاری این روز ها

به نام او... سلام فندق  فدای قد و بالات برم من مادر این روزها خیلی خیلی شیرین شدی و کلی شیرین کاری میکنی  آواز میخونی  درازت که میکنم پاهات میگیری بالا با دستات میگیریشون و بازی میکنی تو رو روءک میزارمت ذوق میکنی خیلی تلاش میکنی که بیای جلو اما نمیتونی  برای همین بعد چند دقیقه اعصابت خورد میشه و گریه میکنی  در ضمن بغل کسی هم میری اگه من ببینی یا بابایی رو گریه میکنی و به ما نگاه میکنی میخوای بیای بغل ما  خلاصه که خیلی دوست دارم مورچه ی مننن کمتر از خدا بیشتر از همه .  
20 دی 1393

ماهی نو..

به نام خدای آسمان ها سلام عشق من ماهی دیگر به ماه های سنت اضافه شد و تو ای مرد کوچک من  بزرگ و بزرگ تر میشوی این روز ها کلافه ام کلافه و دلتنگ .  نمیدونم دلتنگ روزهای گذشته باشم یا مسرور از امروزم  دلم هوای پسرک چند روزه ام را کرده همون گنجشکی که دست ها پا ها و سرش در اختیار خودش نبود واییی اون روزها رو میخوام مادر . تو از این هم بزرگتر میشوی و من باز هم حسرت الان تو رو میخورم پس از این روز های تو باید نهایت لذت رو برد. خدایا برای پسرکم و تمام فرشته های سرزمینم دنیایی از آرامش آرزو میکنم ...
4 دی 1393

پنج سال گذشت

به نام خدای مهربونی ها سلام قند عسل و هم نفسم 5سال از کنار هم بودن گذشت چه خوش گذشت الحمدلله پسر گلم بدون من و آقای پدر خوشبختیم از کنار هم بودن زیاد. از وقتی تو اومدی خوشبختی ما بیشتر شده خدارو هزاران بار شکر .... دوستون دارم تنها دلیل های خوشبختی من. ...
13 آذر 1393

آغاز ماه پنجم

به نام خدای شروع ها سلام قند عسل مبارکت باشه گل مامان امروز رفتی تو ما 5 میخواستم بنویسم پایان 4 امما گفتم چرا از تموم شدن و منفی بودن بگم از شروع و آغاز میگم  عزیز دلم این بدون اگه مامان بو میکنی و آروم میشی من  صد برابر تو از بوی بدنت جون میگیرم بوی عطر تن تو خوشبو ترین عطر دنیاس مامان . گاهی اوقات نمیدونم چه جوری تخلیه کنم خودم از خوشحالی داشتن تو پسر تو دومین اتفاق خوش زندگیمی که هیچ و قت ازت سیر نمیشم عزیزم . دیروز به کمک خدای مهربونم واکسنت زدیم مامان الهی بمیرم پسر گلم که کلی گریه کردی و تا شب ناله میکردی پات رو زمین نمیزاشتی فدات شم خب اشکال نداره اینا برای سلامتیت گل خوشبوی مامان. عاشقتمممممممم ی دنیا ...
4 آذر 1393

این روزها..

به نام عزیز مهربان سلام فرشته کوچولو این اسمی که بابا همیشه شمارو صدا میکنه فرشته کوچولو برازندت مامان نوش جونت شما خیلی خیلی باهوش شدی گلم این روز ها دستات میاری بابلا و باهاشون بازی میکنی اسمت که صدا میکنیم بر میگردی  به طرف صدا وای گلم ی چیزی مهم اینکه شما منو میشناسی و نشون میدی چند روز پیش که خونه مامان جون بودیم من نبودم  شما خواب بودی وقتی اومدم بغل عمه جون بودی ساکت بودی تا من دیدی و باهات حرف زدم بغضت ترکید شروع کردی به گریه کردن و اشک ریختن تا بغلت کردم اروم شدی نفسم  البته تنهات نزاشته بودمااا رفته بودم طبقه پایین خونه عمه الهام . عزیزم جغجغه هاتو خیلی دوست داری میگیرم طرفت کلی باهاشون حرف میزنی و میخندی...
19 آبان 1393

یا علی اصغر رباب

به نام خدای شش ماهه رباب سلام اروم جونم پسرم روز 6 محرم روز حضرت علی اصغر من و شما کوچولو رفتیم شیر خوارگان وای چه حال و هوایی بود مامان خیلی بهمون چسبید   پسرم رهرو راه امام حسین باش همیشه عزیزم انشاالله. ...
17 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کاکل زری می باشد