مرد کوچک مامرد کوچک ما، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

کاکل زری

گرفتاری های مامان...

به نام خدای دانا سلام وروجک من این روزها اونقدر من درگیر کارای شیرین خودت کردی که وقت نمیکنم بیام بنویسم برات . ماشالا هزار ماشالا به این انرژی تمام نشده شما عزیز دل  روزی که برات اش دندونی دادم به بعد دو تا دیگه هم در اوردی و الان دارای سه دندون شدی نفسم . مامانم روزی هزار بار نگاه به قد و بالات میکنم و خداروشکر میکنم به خاطر همچین پسر گل و باهوشی .خدایاا شکرت. این روزها مشغولم با تو و گروه مامانای نی نی وبلاگی تو تلگرام خیلی با هم دوست شدیم ان شا الله شما نی نی ها هم بزرگ بشین با هم دوست باشین . ی سفر کوچولو هم داشتیم شمال خونه دایی بابا عروسی وقتی رفتیم دریا اونقدر ذوق داشتی که با گریه از اب میاوردیمت بیرون . حتم...
12 مهر 1394

مروارید شیرین

به نام خدای بی کران سلام هستی ما عزیزک جانم بالاخره انتظار ها به پایان رسید و مروارید سفید شما در روز جمعه 94/5/30 از صدف خودش اومد بیرون چه شیرین بود لحظه ای که بهت صبحانه میدادم و دستم به چیز نوک تیزی خورد من فکر میکنم شیرین ترین شی تیز بود برام. باید بهت بگم که ممنونم عزیزکم با اینکه دیر در اوردی اصلا اذیت نکردی به هیچ عنوان تب نکردی امیدوارم همه دندونات همینطوری راحت بیاد بیرون ممنون عزیز جانم. عزیزم خیلی شیرین زبون شدی به زبون خودت باهامون حرف میزنی  کلمه  های جدیدت: بده ، حموم  ،حامد ( حام)  ، آ آ ( اقا)ی شعری هم برای خودت با اهنگ میخونی : دی دی ادی ده این با اهنگ میخونی . دوست داریم عشقممممم ...
1 شهريور 1394

تولدت مبارک هستی ما

به نام خدای افرینش سلام پسر دلبندم امروز  روز توست ، روز من، روز ما و چه خوش یمن است امروز ما. پسرکم یک سال از کنار با هم بودنمان گذشت و چه شیرین بود این روزها آن قدر سریع و شیرین گذشت که از گذر زمان غافل ماندیم و چشم باز کردیم یک سال گذشت . حس عجیبی دارم این روز ، حس تولدی دوباره ، حس پرواز، حس عاشقی حس مادر شدن ؛ و ذوقی که مرا پر کرده. تولدت مبارک فرشته ی زمینی من ، عزیزک دلبندم عاشقانه دوستت دارم  .                          مامان محدثه  ---------------------------------------------------------------------------------------------------------...
4 مرداد 1394

قدم هایت مبارککککک

به نام خدای عزیزم سلام عزیز دردونه من دوباره وارد دنیای دیگه ای شدی دلبندم  ایستادن   قدم برداشتن  راه رفتن  مبارک مون باشه گلم  نمیدونی با هر قدم تو من چه حالی میشم ان شا الله همیشه در راه راست قدم برداری پسرکم اوایل ماه یازده بودی که تو مییستادی ولی ترس داشتی برای قدم برداشتن و در کنار ترس ذوق راه رفتن هم داشتی دست هایت را که میگرفتم انگار دنیارو بهت داده بودن برق چشمانت معلوم بود که چه قدر دوست داری بروی  کم کم دو قدم برداشتی روز به روز شاهد پیشرفتت بودیم تو ذوق میکردی از راه رفتن و ما سر کیف از ذوق تو و این روز ها دیگر با دنیای چهار دست و پا کامل خداحفظی کرده ای بلند میشوی و خودت راه میروی ...
23 تير 1394

روز های شیرین ما...

به نام خدای عزیز سلام مورچه ی من هوا گرم تازه از بیرون اومدیم لباسامو که عوض میکنم میام سمتت که بغلت کنم تا میای تو بغلم  ی هویی میگی  آب  عزیز مادر فدای تو بشم که تشنت شده بود و خودت طلب اب کردی نمیدونی که چه ذوقی کردم و بوسه بارونت کردم و مثل اینکه تو هم فهمیده بودی چون همش تکرار میکردی اب و به من میخندیدی . پسرک گرم من این روز های با تو بودن خیلی شیرین میگذره و من اصلا دوست ندارم تموم بشن محمد حسین ممنون که هستی و منم مادر کردی. دایره لغات : دیی ( دایی) ، ماما، بابا، عمو( عبو) ، اب ، وقتی هم خروس همسایه میخونه تو صداش میشنوی گاهی اوفات میگی طوطو ،  جیز ( چیس) بهت میگیم برق کو به سقف نگاه می...
29 خرداد 1394

گذر زمان

به نام خدای لحظه ها سلام فندوق من پسر گرم من چه زود گذشت این روز ها  .به قد بالات نگاه میکینم باورم نمیشه که تو همون نوزاد 2900 منی گذر خیلی زود زمان از بودن تو میفهمم.کاش این روزهای تو رو قاب بگیریم بزاریم ی جایی که هر وقت دلمون تنگ شد ببینیم . شیطون من فدای مامان گفتنت وقتی میگی باورم نمیشه که با من باشی اصلا انگار همش تو خواب رویاس. مامان و بابا میگی . دا میگی که یعنی دایی.عزیزم تو هنوز مرواریدی در نیاوردی و همچنان منتظر. مثل فرفره چهادست و پا میری و از هرجا که بتونی میگیری وایمیستی حتی من اگه ایستاده باشم از من میگیری وایمیستی.خیلی دوست داری راه بری وقتی دستات میگیرم راهت میبرم کلی ذوق میکنی و اصلا خسته نمیشی . بای با...
29 ارديبهشت 1394

اردیبهشت و احوالات ما

به نام خدای بهار سلام قند عسلم پسر گلم خیلی وقت برایت ننوشته ام  این روزها خیلی بیشتر درگیر تو شدم شما انرژی زیادی برای صرف کردن داری که تموم نمیشه خیلی دلربا شدی کارهای جدید میکنی از جاهایی که کوتاه باشه میگیری و روی دوپای خودت وایمیستی  این روزها توی تلگرام با مامانای نی نی وبلاگی گروه داریم و کلی دوستای صمیمی شدیم برای خودمون خیلی خوشحالم از این موضوع پسرک من شما هوز مرواریدای خوشگلت در نیومده ولی خیلی بیتابی میکینی و نق میزنی خانوم دکتر گفتن که در شرف در اومدن هست انشاالله . صبح ها که دوتایی خونه هستیم دوست داری همش من کنارت باشم و باهات بازی کنم خودت تنها اصلا بازی نمیکنی و دنبال من هرجا برم میای عزیزم مراقب شیرین ...
12 ارديبهشت 1394

اولین پست 94ی

به نام خدای عزیز سلام مظهر عشقم امسالمون عالی شروع شد به امید حق البته بگم که به وجود برکت شماس حتما عزیزم شما  94/1/12 تو 8ماه و 8روزگی کلمه ماما رو ادا کردی و دل مامان کلی ضعف رفت از این روز به بعد همیشه موقعی که گریه میکنی و بغل مامان رو میخوای صدا میکنی . ی اتفاق خیلی خوبه دیگه اینکه 94/1/14 8ماهو10روزگی شروع به خزیدن کردی گلم.مبارکتون این اتفاقای خجسته. خب فردا روز مادر و امسال چه شیرین که من مامان تو هستم البته من میگم روز شماست که من ب قشنگ ترین لذت دنیا رسوندی  مرسی که هستی  عاشقت هستم و خواهم موند ...
20 فروردين 1394

اخرین پست93

به نام خدای عزیز و مهربان سلام فرشته مهربون خدا یا مقلب و القلوب ولابصار پسرم امسال هم تموم شد سال 93 بهترین و به یاد مانده ترین سال بود که در طول عمرم داشتم چون خدا یکی از فرشته شو جدا کرد و به من داد.اجازه داد تا مادر باشم و مادرانگی کنم اجازه داد تا یکی از قشنگ ترین و بهترین لذت ها رو لمس کنم خدای خوبم ممنون خدای عزیز ببخشید که هیچ وقت قدر دان این نعمت خوب نبودم . چیزی به سال 94 نمونده امیدوارم امسال هم بهترین ها برایمان رقم بخورد . خدایا تمام مریض هارو شفا بده امییییییییییین ساعت 1:20 دقیقه کمتر از یک ساعت به تحویل سال
1 فروردين 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کاکل زری می باشد